من یک انسانم"
.
شوخی ابزار من است برای فاصله، حفظ فاصلهای امن با آدمها، با اطرافیانم
بارها سوال شده است برای نزدیکانم و غریبهها که روحیهی شوخطبعام با نوشتهها و احوالات پراحساسم چقدر به هم نمیآید
"من یک انسانم با تمام احساسات"
-نوشتههایم باور من است-
و این تفکر یک باور غلط است به گمان من
.
راستش من از اخم میترسم، از نامهربانی
-عجیب میترسم-
در تمام جمعها شوخی کردهام و خندیدهام
(آدمها عجیب زندگی و جایگاهشان را جدی میگیرند که ترسناک است برایم، انگاری که جاودانهاند)
بارها به غلط مرا بیپروا خواندهاند و یا گستاخ
-تکرار میکنم! من از نامهربانی میترسم-
به اشتباه یا درست از سکوت در جمع هراس دارم
انگار یک جای کار میلنگد
من میانجیگری میکنم
میفتم وسط برای آشتی
برای کلمه، برای رابطه
راهش لبخند است و خنده
میشوم فدایی، انگار خودکشیست برای جمع
-بقیه با خنده و نگاهی عاقل اندر سفیه از کنارم میگذرند که این دیوانه چه میگوید؟-
من اما هر بار زندهتر میشوم
-عبوسها سخت عاشق میشوند-
اینکه جاهایی به خاطر شوخطبعیام جدی گرفته نمیشوم را میفهمم
-دیکته شده است که خندانها بیخیالند به اشتباه-
اما یادمان نرود
"من یک انسانم با تمام احساسات"
اگر جاهایی غرهایم را به شکلی عمومی میکنم تا بخندید برای این است که توجهتان را جلب کنم به مهربانی
-سخت است در این دورهی گذرها و گذرها و گذرها، در این دورهی پرسرعتها، درخشانها، تیترها-
----
میدانم که بدجنسیهای آدمها را اصلن تاب نمیآورم و زبانم نیشدار میشود
-هیچوقت افتخار نکردهام به این قابلیتم-
اما حقیقتن دلم نمیخواهد کسی آزرده شود از کلامم
و یا از رفتارم
که من پر از اشتباهم و چه وقتهای زیادی که شرمندهی خودم شدم
---
تمام اینها در فکرم میگذرد
-این یک اعتراف است-
برای آنکه بگویم "من یک انسانم با تمام احساسات"
سخت شده است حضورم در جمع
-کاش بتوانم بفهمانم که چه-
شوخی ابزار من است و "من یک انسانم با تمام احساسات" و نه وسیلهی سرگرمی
و دیوانهوار اصرار دارم بر مهربانی و عشق
-که این بیاغراق تنها چیزیست که در زندگی دارم، تمام آنچیزیست که دارم-
----
زیادهگویی کردم، ببخشید
فقط خواستم به شما بگویم که "من یک انسانم با تمام احساسات"
#shahinmung
آمدهایم اینجا برای کدام درد بیشفا :))
یک ,تمام ,انسانم ,احساسات ,جمع ,سخت ,من یک ,یک انسانم ,انسانم با ,با تمام ,تمام احساسات
درباره این سایت